موضوع روایت در اشعار منزوی، قصهگویی مادر است
به گزارش خبرنگار خبرگزاری صداوسیما، محمود جعفری دهقی، ابراهیم اسماعیلیاراضی و غلامرضا طریقی در این نشست ادبی که امروز به میزبانی سرای هل قلم برگزارشد، حضور داشتند و درباره آثار و شخصیت زندهیاد حسین منزوی سخنرانی کردند.
اسماعیلارضی در ابتدای نشست گفت: قرار بود نام حسین منزوی، مهرداد باشد؛ اشاره میکنم به این پیوندی که قرار بود تا حسین منزوی با مهر داشته باشد، چه در زادن او و چه در زیست او. او اساساً تبدیل به تندیس شاعری شده است که از مهر سخن گفتهاست.
غلامرضا طریقی در ادامه تصریح کرد: زنجانیبودن برای من خوشبختی و خوششانسی داشته است تا همشهری حسین منزوی باشم و اگر هم او را شناختم، بدین معنا نیست که بسیار آدم آگاهی بودم، بلکه از نظر جغرافیایی شانس آوردم که او را شناختم.
او در ادامه گفت: چیزی که الآن به آن معتقد هستم، این است که تقریبا در شعر فارسی، هیچ دورهای نبوده که نوجویی و نوآوری در آن وجود نداشته باشد. درباره حسین منزوی دو نکته خیلی مهم است؛ اول، شناخت دقیق شعر گذشته و دیگری همداستان بودن با آنهایی بود که معتقد بودند که باید تغییر و نوآوری در شعر اتفاق بیفتد.
طریقی افزود: در شعر و هنر، نبوغ انسانهاست که قرار است بنایی را بسازد؛ بر مبنای چیزهایی که پیش از آن میداند؛ و شاعر از همان ابتدا میداند که قرار است بنایی بسازد که شبیه به بناهای دیگر نیست. شاعر بنای باشکوهی میسازد و خودش عقبتر میایستد و دیگران میگویند که چه بنای زیبایی. طبق بنایی که ساخته میشود، بعدها الگویی ساخته میشود تا دیگران هم آن مسیر را ادامه دهند.
وی در ادامه این نشست گفت: تفاوت کسانی که با مانیفست شعر مینویسند با منزوی در این است که منزوی عمیقاً گذشته و ادبیات گذشته را میشناخت، بدونآنکه فرمولی را انتخاب کرده باشد و بخواهد نامی برای آن بگذارد.
اسماعیلی ارضی خاطرنشان کرد: حسین منزوی در خانوادهای متولد شد که پدر، معلم و شاعر بود و مادر مصداق عاطفه. عاطفهای که در شعر منزوی دیده میشود، اساساً همانی است که از مادر گرفته است. کمااینکه حسین منزوی بارها تأکید کرده است که نمیداند که آیا در مسیر شاعری، آن دفترچه جلد چرمی پدرش که اشعارش را در آن نوشته است، برای او مؤثرتر بود یا اینکه قصههایی که مادرش برایم تعریف میکرد. اساساً موضوع روایت در اشعار منزوی، قصهگویی مادر است. قصهگوییای که با عاطفه آمیخته است.
وی گفت: همچنین تجربههای انجمنی او در شعر، که بعدها تجربههای دانشگاهی به آن اضافه شد، او را در این مسیر کمک کرد.
اسماعیلیارضی تصریح کرد: در دوره منزوی، آن چیزی که بیشتر دیده میشد، همان آگاهی عاطفی و اکتسابی او است. همچنین ما در اشعار منزوی، تأثیر حافظ و مولانا را میبینیم.
محمود جعفریدهقی در ادامه این نشست یادآور شد: یکی از بزرگترین گنجینههای ایران، شعر است و پیشینه چندین هزارساله در این زمینه دارد.
او افزود: در گذشتههای دور، سرودخوانهایی وجود داشت که به ولایتهای مختلف میرفتند و اشعاری را همراه با موسیقی برای مردم میخواندند. این سرمایهای که الآن داریم، حاصل هزاران سال تلاش است.
طریقی با اشاره به اشعار ترکی حسین منزوی نیز گفت: اشعار فارسی و ترکی حسین منزوی یک تفاوت آشکار دارد؛ برداشت من این است که یک کودک شلوغ و عصیانگر در شعری که به زبان فارسی نوشته است، هر کاری که توانسته، انجام داده است، ولی هنگامی که به اشعار ترکی منزوی میرسیم، روح پنهان و کودک آرام و مظلوم و هرچند عصیانگر او نمایان شده است.
وی در پایان این نشست ادبی افزود: یک چیز ثابت در اشعار ترکی او وجود دارد و آن هم این است که انسان فکر میکند در این اشعار، با یک آدم نرمخوتر و پناهبردهتر و خستهتر مواجه است. حتی درجایی که میخواهد باشکوه بنویسد، یک غم و غربتی در اشعار ترکی او دیده میشود که نمیتوان آن را در اشعار فارسی او پیدا کرد.